معنی نوعی سکه طلا

واژه پیشنهادی

لغت نامه دهخدا

سکه

سکه. [س ِ ک َ] (اِخ) رجوع به سکا شود.

سکه. [س ِک ْ ک َ] (ع اِ) آهنی که بدان مهر بر درهم و دنانیر زنند و با لفظ خوردن و زدن و نشاندن مستعمل است. (از اقرب الموارد) (آنندراج). آهنی که نقش زر رایج را بر آن کنده باشند. (برهان). مهره ٔ درم و دینار و آن آهنی منقوش است که بدان درم و دینار را نقش کنند. (آنندراج) (منتهی الارب). آهن منقش است که بآن نقش برکنند و آن را میخ دیناری هم گویند. (جهانگیری). آهنی که بدان بر سیم و زر نقش کنند. (غیاث). میخ درم. (زمخشری). میخ درم و آهن ج، سکک. (مهذب الاسماء). آلتی که بدان پول فلزین را ضرب کنند. (فرهنگ فارسی معین): نخست... بر سکه درم ودینار و طراز جامه نام ما نویسند. (تاریخ بیهقی).
عاقبت هرکه سر فروخت بزر
سرنگون همچو سکه زخم خوران.
خاقانی.
|| نقشی که بروی طلا و نقره و مس رائج باشد. (برهان):
نبید تلخ چه میویزی و چه انگوری
سپید سیم چه با سکه و چه بی سکه.
منوچهری.
شاه انجم غلام او زیبد
سکه ٔ دین بنام او زیبد.
خاقانی.
خطبه و سکه بنام او برما دارد. (ترجمه ٔ تاریخ یمینی). سلطان از او التماس کرد که در ممالک خویش خطبه و سکه بنام او بکند. (ترجمه ٔ تاریخ یمینی). رجوع به پول شود.
سکه کشانی که بزرمرده اند
سکه ٔ این سیم بزر برده اند.
نظامی.
گرچه در آن سکه سخن چون زر است
سکه ٔ زرّ من از آن بهتر است.
نظامی.
هرچند بیک سکه برآیند ولیکن
پیداست بسی قیمت دینار ز درهم.
سیف اسفرنگ.
|| پول فلزین که ضرب شده باشد. ج، سکک. (فرهنگ فارسی معین). || درهم و دینار به سکه رسیده. (آنندراج) (منتهی الارب). میخ پول. (درم و دینار). (فرهنگ فارسی معین): خطاب و سکه به القاب و خطاب عالی آراسته گردد. (سندبادنامه).
ای در نظر تو جانفزایی
در سکه ٔ تو جهان گشایی.
نظامی.
یافته در خطه ٔ صاحبدلی
سکه ٔ نامش رقم عادلی.
نظامی.
رجوع به پول شود.
|| آنچه بدان سکه زنند:
وگر ز سکه ٔ طاعت بگشته است جانم
چو سکه باد نگونسار زیر زخم عذاب.
خاقانی.
|| پول رائج:
شاهی که بدین سکه ٔ او بر گه آدم
خود نیست چنو از گه او تا گه آدم.
فرخی.
بی نمک مدح تو ذوق ندارد سخن
بی گهر کیمیا سکه ندارد عیار.
خاقانی.
- از سکه افتادن، از رونق افتادن متاعی. (از فرهنگ فارسی معین).
- || از دست دادن زیبایی خود. (فرهنگ فارسی معین).
- از سکه گشتن، بی رونق شدن:
ای برقرار خوبی با تو قرار من چه
از سکه گشت کارم تدبیر کار من چه.
خاقانی.
- بی سکه، کنایه از محقر و فرومایه. (آنندراج):
که بی سکه ای را چه یارا بود
که هم سکه ٔ نام دارا بود.
نظامی.
- سکه بودن کاری (امری)، رونق داشتن کاری. (فرهنگ فارسی معین).
- امثال:
به این ریش مردانه که این سکه ٔ مرتضی علی است.
سکه جن است و بنده بسم اﷲ.
سکه ٔ شاه ولایت هرجا رودپس آید.
مثل سکه به زر.
مگر پول ما سکه ٔعمر دارد.
|| طرز و روش. (جهانگیری). طرز و روش و قانون. (برهان):
تا در من و در تو سکه ای هست
این سکه ٔ بد رها کن از دست.
نظامی.
|| صورت و رخساری که خط برآورده و هر چیزی که خوب بنظر درآید. (برهان). رخسار که خط برآورده باشد. (فرهنگ فارسی معین). || درخت خرمای که صف زده باشند. (برهان) (جهانگیری). خرمابنان نشانده. (منتهی الارب) (آنندراج). خرمابنان. (مهذب الاسماء). || کوچه و بازار. (جهانگیری) (برهان). کوچه و محله و بازار و رسته. (غیاث). کوی. (دهار). طریق مسلوک که قوافل از شهری بشهری روند. (معجم البلدان). موضعی که در آن فیوج ساکنند از رباط یا قبه یا خانه و امثال آن، و میانه ٔهردو سکه تقریباً دو فرسنگ است. (مفاتیح العلوم). کوی و رسته. (مهذب الاسماء):
من و نبیذ و بخانه درون سماع و رباب
حسود بر در و بسیارگوی در سکه.
منوچهری.
- سکه البرامکه، نام کویی است. (شدالازار صص 300- 301).
- سکه البرید، موضعی در خوارزم و منسوب بدان است.
- سکه الخوز، نام کویی است به اصفهان و از آن کوی است احمدبن الحسن الخوزی. (منتهی الارب).
- سکه السجانین، نام کویی است. (شدالازار ص 280).
- سکه الصناعه، کوچه ای در شهر نسف که عده ای از علما بدانجا انتساب دارند. (الانساب سمعانی ص 349).
- سکه المغربین، نام کوهی است. (شدالازار ص 234).
|| راه برابر و هموار. (منتهی الارب) (آنندراج). راه راست و هموار. (فرهنگ فارسی معین). || لباس. (جهانگیری) (برهان). || گاوآهن که بدان زمین را شیار کنند. (جهانگیری). آهنی که بدان زمین را شیار کنند. (برهان). آهن آماج و کلند که بدان زمین کاوند. (آنندراج). || سیرت. (جهانگیری). سیرت و ناموس. (برهان). || هرچیز خوب و با رونق. (فرهنگ فارسی معین).

سکه. [س ُک ْ ک َ] (ع اِ) رجوع به سکو شود.

سکه. [س ُ ک ِ] (اِخ) دهی است از دهستان باغبان بخش شیروان شهرستان قوچان، دارای 857 تن سکنه است. آب آن از قنات و محصول آن غلات و انگور و شغل اهالی زراعت است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).


طلا

طلا. [طِ / طَ] (از ع، اِ) زر (در اصطلاح فارسی). زر سرخ. بکسر اول معروف است که به عربی ذهب خوانند. (برهان). زر خالص و صاحب فرهنگ رشیدی نوشته که غالباً لفظ طلا معرب تله است که لفظ هندی است و بکسر فوقانی و تشدید لام بمعنی زر و بمعنی ملمع کردن و ملمع نیز آمده است و در سراج نوشته که طلا بمعنی زر سرخ در اصل به تای قرشت بود بسبب اختلاط عجم و عرب به طای مطبقه نوشته اند حتی که مطلا بمعنی زراندود استعمال کنند. (غیاث) (آنندراج). رجوع به زر طلا شود:
زمین را برنگ طلا رنگ داد [مهر]
جهان را ز نو فر واورنگ داد.
فردوسی.
وجود مردم دانا بسان زرّ طلاست
که هر کجا که رَوَد قدر و قیمتش دانند.
سعدی.
از پی دیدن نهی گر به دم تیغ دست
زخم فشاند چو مهر در عوض خون طلا.
حسین ثنائی.
- طلای جعفری. رجوع به زر جعفری شود.
- طلای دست افشار. رجوع به زر دست افشار شود.
- طلای سفید، پلاتین. نوعی اززر که سفیدرنگ و گرانبهاتر از طلای زرد است.
- امثال:
طلا که پاک است چه محنتش (یا حاجتش، یا منتش) به خاک است.

گویش مازندرانی

سکه

سکه و پول ضرب شده، به صورت کنایی به فردی که زندگیش رونق...

تعبیر خواب

سکه

از جانب فرزند نگران می شوید. اما چون ارزش سکه با ارزش فرزند قابل مقایسه نیست نمی توان گم شدن سکه را به نگرانی درباره فرزند تعبیر کرد با این وجود عقیده معبران کهن محترم است. - محمد بن سیرین


طلا

اگر بیننده خواب ببیند طلا می ریزد دلیل آفت و هلاکاست و اگر ببیند طلا به امانت می دهد آن کس که امانت می گیرد به او خیانت می کند طلا شنیدن سخن مکروه است - نفایس الفنون
تعبیر خواب طلا نمایانگر تمامی چیزهای ارزشمند زندگی شما در بیداری است. کشف استعدادهای فرد بیننده خواب معمولا به صورت طلا در خواب دیده می‌شوند. به گفته فروید، شخصیت انسان کوه یخی است که قسمت خودآگاه، تنها نوک آن به حساب می‌آید و بقیه اش ناخودآگاه است. قسمت عمده‌ای از ناخودآگاه، در خواب هوشیار می‌شود که معمولا روانشناسان برای حل مشکلات روحی به بررسی خواب‌ها می‌پردازند.
دیدن طلا در خواب از رویاهایی است که بیشتر، زنان با آن درگیر هستند. خواب‌هایی با مضامینی همچون انگشتر طلا، النگو، گردنبند و …دیده می‌شوند که در برخی موارد می‌تواند هشدار و یا نشانه‌ای باشد. به طور کلی معبرین غربی طلا را نمادی از همه چیزهای ارزشمند و گرانبهای زندگی فرد بیننده خواب می‌دانند. با تعبیر خواب طلا همراه ما باشید.
تعبیر خواب طلا از دید تفسیرگران رویا
کارل گوستاو یونگ می‌گوید: رویا و دیدن طلا در خواب ممکن است نمادی از ثروت مالی و اشیا ارزشمند فیزیکی باشد البته این رویا می‌تواند از جنبه منفی اشاره‌ای به حرص و طمع نیز داشته باشد.
ارزش‌های درونی و تمام چیز‌های ارزشمند زندگیتان به صورت طلا در خواب دیده می‌شوند. این رویا می‌تواند هشداری در رابطه با عدم استفاده شما از منابع درونیتان باشد. از دیدگاهی دیگر طلا سمبل معنویت، روشنایی و یا نفس عالی شماست.
استعدادی پنهان و یا چیزی ارزشمند در خود کشف کرده‌اید و یا حتی در مقطع زمانی خاصی ارزش چیزی یا فردی که در کنارتان است را درک کرده‌اید، همه این موارد می‌توانند عامل دیدن طلا در خواب باشند. تغییراتی درونی که منجر به رشد روحی و معنوی شما می‌گردند به صورت سکه‌های طلا در خواب خود را نمایش می‌دهند. دفن کردن طلا در خوابتان بیانگر این است که تلاش می‌کنید چیزی در مورد خودتان را مخفی کنید.
تعبیر خواب طلا
محمدبن سیرین گوید: تعبیر طلا برای مردها غرامت و تاوان و غم و اندوه می‌باشد، ولی برای زن‌ها خوب و پسندیده است. اگر ببینی طلا به دست آورده‌ای یا کسی به تو داده است، مال و اموال خود را از دست می‌دهی، یا باید تاوان چیزی را بدهی، یا اینکه مورد خشم کسی قرار می‌گیری.
جابر مغربی گوید: تعبیر طلا برای مردها بد، ولی برای زن‌ها خوب می‌باشد. اگر ببینی طلا و نقره در یک جا جمع شده است، عزت و جاه به دست می‌آوری. اگر ببینی با طلاساز در حال معامله هستی، با مرد دروغگوئی سر و کار پیدا می‌کنی.
دانیال نبی (ع): اگر ببینی پری به تو چیزی داده است که جنس آن از طلا و نقره و چیزهایی از این دست می‌باشد، بخت و اقبال و بهره‌مندی تو بهتر می‌شود.
ابراهیم کرمانی گوید: اگر ببینی مقدار فراوان و انبوهی از طلا به خانه می‌بری، مال زیادی به دست می‌آوری. اگر ببینی طلا می‌خوری، به اندازه آن از مال و اموال برای زن خودت خرج می‌کنی.
لوک اویتنهاو می‌گوید: طلا: دوست داشتن چیزهای بی ارزش
منوچهر مطیعی تهرانی گوید: دیدن طلا در خواب برای مردان رنج و اندوه است و برای زنان نیکو است.
تعبیر خواب ذوب کردن طلا
ابراهیم کرمانی گوید: اگر ببینی طلا می‌گدازی و ذوب می‌کنی، بر سر زبان مردم خواهی افتاد.
لوک اویتنهاو می‌گوید: طلا را آب کردن: آسایش مادی
تعبیر خواب پیدا کردن طلا
منوچهر مطیعی تهرانی گوید: اگر مردی در خواب ببیند که مقداری طلا یافته یا در جیب و کیف خویش دارد به مقدار حجمی آن طلا (نه به ارزش آن) مالش از بین می‌رود و زیان می‌بیند. نوشته‌اند اگر کسی در خواب ببیند طلا یافته و جسمی زرین پیدا کرده مجبور به پرداخت دیه می‌شود یا تاوان می‌دهد.
لوک اویتنهاو می‌گوید: یافتن طلا: دریافت ارث و جستجوی طلا در دل خاک: خوشبختی به ناگهان به شما روی خواهد کرد.
آنلی بیتون می‌گوید: پیدا کردن طلا در خواب، نشانه آن است که در کسب افتخار و ثروت با توانایی پیروز خواهید شد. اگر در خواب طلا گم کنید، علامت آن است که در اثر سهل انگاری بهترین فرصت را در زندگی خود از دست می‌دهید. یافتن رگه ای طلا در خواب، علامت آن است که به شهرتی پر دردسر دست خواهید یافت. اگر خواب ببینید تصمیم دارید در معدن طلا کار کنید، نشانه آن است که می‌کوشید از حقوق دیگران دفاع کنید. باید مراقب باشید رسوایی در محیط خانوادگی راه نیابد.
تعبیر خواب امانت دادن طلا
نفایس الفنون تصریح می‌کند که اگر بیننده خواب ببیند طلا می‌ریزد دلیل آفت و هلاک است و اگر ببیند طلا به امانت می‌دهد آن کس که امانت می‌گیرد به او خیانت می‌کند طلا شنیدن سخن مکروه است.
مرحوم مجلسی نوشته اگر کسی سکه طلا به خواب ببیند که به او می‌دهند به ریاست می‌رسد و چنانچه ببیند گم کرده از بیماری شفا می‌یابد
تعبیر خواب طلا فروش
مطیعی تهرانی: اگر کسی در خواب زرگری ببیند با مردی دروغ گو و لاف زن بر خورد می‌کند.
تعبیر خواب هدیه گرفتن طلا
آنلی بیتون می‌گوید: اگر دختری خواب ببیند کسی به او زیورآلاتی از طلا هدیه می‌کند، نشانه آن است که با مردی ثروتمند ازدواج خواهد کرد.
لوک اویتنهاو: طلا هدیه گرفتن: شرمساری
تعبیر خواب سکه طلا
مطیعی تهرانی: داشتن سکه طلا همانقدر که در بیداری خوب است و دارنده‌اش را خوشحال می‌کند در خواب نیکو نیست چون ابتلا و گرفتاری را نشان می‌دهد به خصوص اگر روی آن نقشی باشد و شما آن نقش را در خواب ببینید.

فرهنگ معین

سکه

پول فلزین، هر چیز خوب و با رونق.، ~یک پول کنایه از: بی آبرو شده، مفتضح. [خوانش: (س کَُ یا کِّ) [ع. سکه] (اِ.)]

نام های ایرانی

طلا

دخترانه، طلا، فلزی زرد رنگ و نسبتاً نرم، زر

معادل ابجد

نوعی سکه طلا

261

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری